00:00
02:53
توت یه کم من جرأت دیدم
بیا جلو بهت فرصت میدم
بیا دستتو به دستام بده
نمیذارم اون بشی که پشتت میگن
اینا قدرتو لاف میزنن
اسم شعور بیاد آفت میزنن
من و تو اهل این جزیره ایم
اینا یه لحظه جا ما بشن تافت میزنن
بذار فک کنن با کی ام الان
باس معنی جمله از جوییدن درآد
اونقدر تو صلح تپیدم که من
واژِۀ جنگ دیگه غریبه ست برام
فرار کن اَ منِ سر به زیر
کی دل میبنده به یه قلب پیر؟
نگو یه حرفو صد بار نگو
مگه دریام میشه از قطره سیر؟
با پا میرم رو اعتقادت
من دقیقاً اونم که ادعاته
قله میشم واسه کلی فاتح
با سنگ به من زدن اشتباته
از چاله میپری به چاه به پام
من چند ساله پاک شده ردپام
تو رو گم شدن میکنه کله پات
حالا راه بیاد کل گله بات
یه وقتا میسوزه دل براتون
جام زهر خوردن دلبراتون
امید دارید بشه سقف براتون
لاشۀ مردۀ باوراتون
من به لطف بارون لطیف
روبروم میشه قانون ضعیف
خیلی وقته خوشبختم حیف
توی من میشه با روم حریف
باز میکنم بالمو باز
پر میشه اسمم تو دهنت
خالق بازی بی مهره و تاس
لخته میشم مث خون تو سرت
واضحه سایه رو جمع خراست
رهبرشون توی هول و ولاست
ولی دنبال جمع ما پول و طلاست
مکتبمون واسه جونوراست
فرقی نداره سر صبح ته شب
من این شهرو فقط تو یه کام میکشم
حاجی مهم نی چی بودم چی بشم
برقی بزنم که همه شون خیره شن
دیده شن پیش من لای افکارم
من هنوزم با همه این لاشیا فرق دارم
یه نمه شک دارم یه دید بد دارم
اما اونقدر اربابم که نشن اسبابم
واسه رشد واسه نمو موندن
میشه دید از چشم خوندن
دیدن توم یه معرفتی هست
که هم سفری هست هم همسفری هست
کسی با بالم هنوزم پر نزده
اونجای آسمونم که کسی سر نزده
اونا که اعتبار ارتفاعو میدونن
میدونن با وجودم چیا توی خطره
پا میکوبم روی زمین فکرش
که رقص ما حیوونا همینه شکلش
یه جوری بکنم دنیامو تو چشمش
که چند سالی بمونه جا زخم و چرکش
نداره فرقی تو قلب و ذهنش
یه نسل بد میسازه نسل چندش
یه فیلم میسازم از اون نقش فیکش
تا بفهمن همه چیه زیر جلدش